كرونا:
جهانی آرام تر ممكن است!
فاما كیش: شیوع بیماری كرونا، فكر همه را مشغول و جامعه ی ایران و تقریباً كل جهان را درگیر خود ساخته است.
این درگیری، كسب وكار و زندگی روزانه را مختل و توجه را از مساله هایی كه مستقیم و فوری به زندگی همه روزه مربوط نمی گردد (مثلاً، محیط زیست) تا حد زیادی منحرف كرده است. اما این تهدید و گرفتاری بزرگ، فرصت هایی را هم فراهم ساخته كه می توان با هشیاری از آنها درس آموزی كرد. در زیر، به چند مورد كه در سایه ی كرونا خودرا نشان داده و شایسته ی توجه است، اشاره می كنم:
* موضوع جمعیت؛ كرونا از چین، پرجمعیت ترین كشور جهان، و یكی از مركزهای بسیار شلوغ این كشور بروز كرد. در طول تاریخ، چند بیماری فراگیر دیگر هم كه جهان را به وحشت انداخت، از این كشور سرچشمه گرفته است. برای مثال می توان تصریح كرد كه طاعون های دهشتناك سده های ششم، چهاردهم، و نوزدهم میلادی كه ده ها و شاید صدها میلیون تن را كشت، از چین پرجمعیت شروع شد. در ایران، یكی از آخرین موردهای بیماری واگیر و پركشتار، تیفوسِ سال های جنگ جهانی دوم (دهه ی بیست خورشیدی) بود كه به دنبال ورود سربازان خارجی كه در سربازخانه ها، اردوهای تبعید، و یا سنگرهای پرتراكم به سر برده بودند، شیوع یافت. همین طور سرمنشأ همه گیری وبا كه چند بار (تا اواخر دوره ی قاجار) در ایران كشتار كرده، شهرهای پرجمعیت بوده است.
اكنون كه در شرایط كرونایی، همه ی سفارش های علمی بر این است كه باید از نقطه های پرجمعیت پرهیز كرد، و از آن جا كه جمعیت انسانی است كه بر كره ی زمین فشار می آورد، شایسته است جهانیان به شكلی جدی تر به موضوع تنظیم خانواده و كاهش جمعیت بیاندیشند.
*رژیم گوشت خواری؛ آن گونه كه كارشناسان گفته اند، به احتمال زیاد سرمنشأ ویروس كرونا برمی گردد به بازارهای نفرت انگیز گوشت فروشی چین كه در آنها لاشه و زنده ی هر جانوری فروخته می شود. ظاهراً در این مورد هم مانند خیلی از بیماری های واگیر (و همین طور غیرواگیر) انتقال از یك محصول حیوانی به انسان، منشأ بروز بوده است. خوردن حیوانات وحشی، لطمه وحشتناكی به تنوع زیستی زمین می زند، و پرورش دام چند برابر آن مقدار غله و سبزی كه برای سیر كردن انسانِ گیاه خوار لازم است، به مصرف می رساند.
با گیاه خواری، یا كم گوشت خواری (حذف گوشت از چند وعده خوراك های هفتگی) می توان به سلامت فردی و حفظ زمین كمك كرد. یك دلیل ساده بر این ادعا كه طبع انسان بیشتر با خوردن گیاه هماهنگ است، این كه امكان ندارد شخص از كنار یك مرغداری یا دام داری یا بازار و كشتارگاه دام بگذرد و مشمئز نشود. اما گشت در باغ و كشتزار و بازار میوه و سبزی، برای همه فرح انگیز است.
* جهانی شدن تجارت؛ سرمایه سالاران، امروزه چنان از تجارت جهانی سخن می گویند كه گویا امری است قدسی و واجب! اما گذشته از اثر استثماری جهانی شدنِ افراطی اقتصاد و اثر آن در مصرف سوخت و گرم شدن زمین، عامل مهم انتقال و گسترش بیماری های واگیر (همچنین آفت ها، و گیاهان و جانوران مهاجم) مبادله های گسترده و بی ملاحظه ی بازرگانی بوده است. طاعون های سده های پیشین با كشتی ها یا كاروان های بازرگانی از چین به غرب آسیا و اروپا منتقل شد، وبا را تجارت انگلیسی ها از شهرهای شلوغ كلكته، بمبئی، و دهلی به خلیج فارس و ایران كشاند، و امروزه، هواپیماهایی كه همه روزه با صدها پرواز به چین در كار تجارت و گردشگری هستند، كرونا را به گوشه وكنار جهان برده اند.
اگر «جهانی شدن» با هم همین روند ادامه یابد، زمین بیش از این ها تخریب خواهد شد و انسان ها نیز بسی بیشتر در كام دغدغه ها و بیماری های جانكاه فرو خواهند رفت.
*ثروت اندوزی؛ دنیای سرمایه داری به شیوه های گوناگون (ازجمله با «تحریك تقاضا») به مردم القا می كند كه خرید انواع كالا، پس انداز در بانك، خرید سهام، خرید آپارتمان و ویلا و زمین، و مانند این ها، از ضروریات زندگی است. درواقع، این كارها كه شاید حاصل دوسوم از وقت و كوشش انسان ها را به خود اختصاص می دهد، بیش از هر چیز به سود سرمایه داران است. زندگی شاد و خلاق را با بی اعتنایی به خیلی از این چیزها هم می توان پی گرفت. ماجرای كرونا حتما بسیاری را به این نتیجه رساند كه بدون داشتن ویلا در شمال هم می توان زندگی كرد، و نیاز به تفریح و هواخوری را خیلی بهتر و كم هزینه تر می توان با دیدن طبیعت بكر یا كشتزار، و نه در چاردیواری ویلای ساخته شده بر زمینِ جنگل و شالیزار، برآورده ساخت. به همین ترتیب دریافتیم كه داشتن خودروی شخصی، به خصوص تعویض زود به زود آن، و خرید و انواع وسایل غیرضروری دیگر هم عامل كمك كننده به احساس خوشبختی نیست.
* رشد اقتصادی؛ كرونا، مانند خیلی از دیگر بیماری های جدید، به احتمال زیاد ناشی از رشد اقتصادیست كه با مصرف بیشتر و فشار بر منابع طبیعی حاصل می شود. رشد اقتصادی یا افزایش تولید كالا و خدمات، مانند تجارت جهانی و ثروت اندوزی، از آن چیزهایی است كه جهان سرمایه داری بعنوان یك لزوم از آن یاد می كند و در تبلیغ برای افزایش آن می كوشد. اما اگر تولیدات هر كشور (و از آن بهتر: تولیدات جهانی) به شكل درست تری توزیع شود، نیمی از آن چه كه امروزه با فشار سنگین انسان بر منابع زمین تولید می شود، برای اداره ی سالم و بالنده ی همه ی انسان های روی زمین كافی است. رشد اقتصادی به روش امروزین كه به معنای «تقاضای نامحدود از منابع محدود» است، فقط به بهای تخریب بیشتر زمین، بهره كشی ناپایدار از طبیعت، و افزایش نابرابری اجتماعی امكان دارد. دولت ها با ثروت ناشی از رشد اقتصادی به فكر كشورگشایی (تجاوز به سرزمین های دیگران، دخالت در كار كشورهای دیگر و یا تخریب اقتصاد و فرهنگِ آن ها) می افتند، و گروه های معمولاَ كوچك از مردمی هم كه از رشد بهره مند می شوند، به دنبال خرید زمین و خانه ی دوم و ویلا و مانند این ها می روند كه همه ی این ها فشار فزاینده بر محیط زیست و افت كیفیت زندگی را به دنبال می آورند.
اكنون كه رشد اقتصادی كم شده، زمین فرصتی برای نفس كشیدن یافته است؛ هوا پاكیزه تر شده، از ترافیك سرسام آور خبری نیست، مصرف سوخت های فسیلی پایین آمده، تولید و ریخت وپاش زباله كم تر شده، مجموع مرگ ومیرهای انسانی كاهش یافته، و اگر دولت ها و صاحبان سرمایه بگذارند، با همین كاهش رشد اقتصادی (كه كم شدن رفت وآمدها یكی از لازمه های آن است) بیماری كرونا هم رفع خواهد شد. بدیهی است كه باید برنامه ریزی های اقتصادی نیز باید به شكلی تغییر یابد كه حمایت مؤثری از قشرهای متوسط و پایین جامعه صورت پذیرد و آنان سهم سزاوار خودرا از تولید ارزش دریافت نمایند.
* نظامی گری؛ هرساله در جهان چندین برابر آن چه كه برای بهداشت همگانی و نجات زمین از تباهی محیط زیستی لازم است، صرف تولید و خرید سلاح های مرگبار می شود. لستر براون در كتاب «طرح امید»(1) نشان داده است كه كل بودجه ی لازم برای نجات محیط زیست كره ی زمین (شامل حفظ و احیای جنگل ها، حفاظت از خاك، احیای مراتع، احیای شیلات، آموزش، تنظیم خانواده، و... ) فقط 161 میلیارد دلار است و این در حالیست كه رهبران سیاسی جهان سالانه حدود هزار میلیارد دلار صرف امور نظامی می كنند.
در ماجرای كرونا معلوم شد آمریكا كه سالانه صدها میلیارد دلار را صرف امور نظامی می كند، در رویارویی با این بیماری، گرفتار كمبودهای بهداشتی و پزشكی بسیار است و قشرهای زیادی از آن جامعه، از پوشش های بیمه ای و درمانی لازم محروم هستند. همین موضوع، با شدت های متفاوت، در كشورهای اروپایی و... نیز خودرا نشان داد.
* تأخیر در حكمرانی؛ به قول كورش برارپور پژوهشگر و كنشگر توسعه ی پایدار، یك خاصیت حكمرانی در ایران، «تأخیر» است. اطلاع رسانی دیرهنگام درباره ی بروز كرونا در قم، تأخیر در اقدام های پیشگیرانه، خودداری از قرنطینه كردن شهرها، و تأخیر در اعلام محدودیت در آمدورفت ها، همچون نشانه های این عارضه بوده است.
* نبود اقتدار مثبت؛ حكمرانان ما، در بسیاری زمینه ها آن اقتداری را كه در جهان امروز از دولت ها انتظار می رود، از خود نشان نمی دهند. دولت مدرن باید در زمینه ی بهداشت و سلامت همگانی، آموزش و پرورش، حفظ محیط زیست، حفظ میراث های فرهنگی، و مانند این ها مقتدرانه حكم براند. در هفته های اخیر دیده ایم كه دولت نمی تواند تصمیم قاطعی در مورد مهار بیماری كرونا بگیرد و تصمیم های متفاوت و متناقضی از طرف بخش های گوناگون حاكمیت اعلام و اِعمال می شود.
* لطمه پذیری در حادثه ها؛ كمبود امكانات پزشكی و بهداشتی، كم بودن امدادگرِ آموزش دیده، و ناقص بودن تجهیزات پزشكی، ازجمله اشكال هایی بوده كه در ماجرای كرونا خودرا نشان داد. این ایرادها ( در كنار نامناسب بودن ساختمان های بیمارستانی و جز آن) درصورت وقوع حادثه های بزرگ (مثلاً زلزله در تهران) می تواند فاجعه ای با ابعاد بی سابقه در تاریخ را رقم بزند.
*جلسه ها و هم نشینی ها؛ كرونا ثابت كرد كه از ارتباط های زیاد، بلا می خیزد و ثابت كرد كه خیلی از كارها كه به طورمعمول با آمدورفت های سنگین صورت می گیرد، بدون آن هم انجام شدنی است. این كه در یك شهر بزرگ، هر روز چند میلیون تَن چندین كیلومتر فاصله ی میان خانه و محل كار یا مدرسه و دانشگاه را طی می كنند تا كاری را انجام دهند كه بی این جابجایی هم شدنی است (مانند نوشتن یك گزارش، شنیدن یك درس، رسیدگی به یك حساب، فرستادن چند ای میل، مذاكره با همكاران، و... ) رسمی است كه سبب مصرف بی حساب منابع و اتلاف وقت بسیار است. سران كشورها و دیگر سیاستمداران، «استادان» این گونه هدر دادن ها هستند؛ آنان با سفرهای خارجی پرشمار كه در بسیاری موردها با هواپیماهای اختصاصی و تشریفات سنگین انجام می شود (برای مثلاً یك نطق بیست دقیقه ای در سازمان ملل و چند دیدار نشریفاتی بی حاصل!) سرمایه ی كشورها را تحلیل می برند و بر آلودگی زمین می افزایند.
* سلطه ی خودرو؛ صاحبان كارخانه های خودروسازی با كمك سیاستمداران توانسته اند داشتن خودروی شخصی و رفت وآمد با این وسیله را به یك «آیین» ظاهراً ضروری در زندگی امروزین بدل سازند. سفرهای بی شمار درون شهری و برون شهری كه با خودرو های شخصی انجام می شود، گذشته از آلوده ساختن هوا و گرم كردن كره ی زمین، سبب انتقال سریع بیماری از شهری به شهر دیگر هم می شود كه نمود این قضیه را در انتقال سریع و گسترده ی كرونا از قم به شهرهای دیگر دیدیم.
* ارزش دوچرخه سواری؛ در شرایط كرونا، دوچرخه سواری بعنوان وسیله ای مطمئن برای آمدوشد شناخته شد. هنگام دوچرخه سواری، امكان انتقال ویروس (یا هر عامل بیماری زای دیگر) با این وسیله ی تك سرنشین و سبك بسیار ناچیز است. همچنین، تحرك دوچرخه سوار سبب افزایش توان عمومی فرد و تقویت سیستم ایمنی او می شود.
یك انسان بالغ با انرژی موجود در یك سیب زمینی متوسط (حدود 180 كالری) می تواند تقریباً ده كیلومتر دوچرخه سواری كند، حال آن كه همین سفر با یك خودروی كوچك شخصی به بیش از نیم لیتر بنزین، یعنی حدود 4500 كالری نیاز دارد؛ یعنی برای همان كار، 25 برابر بیشتر انرژی صرف می شود، آن هم انرژی ای كه با تخریب لایه های زمین و رهاسازی ده ها ماده ی سمی به دست می آید. اگر در شهرها محدودیت هایی برای خودرو های شخصی ایجاد شود و قسمتی از فضای خیابان ها به دوچرخه اختصاص داده شود، سلامت همگانی افزایش خواهد یافت.
درمجموع، درسی كه از كرونا می توان گرفت این است كه با تولید كم تر، كاستن از رفت وآمدها، كم تر سوزاندن نفت، و آرام تر كردن آهنگ جنون آمیز زندگی سرمایه سالارانه، می توان به یك زندگی كم دغدغه تر و سالم تر و بالنده در زمینی شاداب تر دست یافت.
*كنشگر محیط زیست
پی نوشت
۱) ترجمه: حمید طراوتی، انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد، ۱۳۸۷، صص ۲۴۸ تا ۲۵۳
۴۷۲۱۲
منبع: فاما كیش
این مطلب فاما کیش را پسندیدید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب